زندگی مشترک؟
تشکیل خانواده؟
خوراک عشق با عصاره قرمه سبزی؟
نه
دیگر هیچ کدامشان برایم جذابیت ندارند
بعد از آن اتفاق دهشتناک دیگر دنبال تشکیل خانواده نیستم
دیگر به اشتراک بین دو نفر فکر نمیکنم
دیگر به رنگ نارنجی، به عینک گرد و سازهای بادی فکر نمیکنم
تیدیل به سکوت شده ام
سکوتی که گاهی لبخند میزند
گاهی صحبت میکند
و حتی گاهی گریه میکند
بی آنکه دیگران حالش را بفهمند
زندگی تک رنکی و سبز عزیزم را بغل کرده ام و به سمت مقصد نا معلومی حرکت میکنم
اکنون از طلوع آفتاب لذت میبرم که از پشت شیشه گونه هایم را نوازش میکند و مرا برای روز عجیب دیگری حاضر میکند
۰۶ آذر ۹۵ ، ۰۹:۳۳