یک موجود ساکت غرق در تفکر
يكشنبه, ۷ تیر ۱۳۹۴، ۰۶:۲۰ ب.ظ
به نظرت مرا میشناسی؟
واقعا؟
واقعا؟
یک وقت هایی،از آن وقت هایی که میگوین مخ آدم به تعطیلات رفته ولی در واقع نرفته و فعالیتش بیش از حد است،با خودت فکر میکنی که میشناسند همه مرا؟
اخلاق گندم را چطور؟
علایقم و سلایقم را که قطعا میشناسند ... وگرنه نصف بیشترشان که یک زمانی عاشقم بودند و جایی برنامه ای بود با ماشین میامدند دنبالم،یا بدبخت مادر مرده دیگری را اجیر میکردند که دنبالم بیاید و مرا در امنیت کامل ببرند به محل گردهمایی بیخودی دور و برم نبودند
یا مثلا همایش اتوموبیل های آمریکایی که بود بیخود مرا دعوتم نمیکردند
یا مثلا همین خیریه "پیام امید" که از آن سر تهران مرا رساندند دم خانه ام و حتی گفتند داخل خانه هم رفتی خبر بده نگران نشیم!!!
یا مثلا همایش اتوموبیل های آمریکایی که بود بیخود مرا دعوتم نمیکردند
یا مثلا همین خیریه "پیام امید" که از آن سر تهران مرا رساندند دم خانه ام و حتی گفتند داخل خانه هم رفتی خبر بده نگران نشیم!!!
یا مثلا .... چه میگویم اصلا؟!؟!
داشتم فکر میکردم که مرا میشناسید یا نه ...
داشتم فکر میکردم که مرا میشناسید یا نه ...
مثلا میشناسیدم؟
میدانید چه مرگم است؟
نه که نمیدانید!!!
عمرا اگر بدانید!!!
فقط میخواهید همان دختر خنده رو و بازیگوش همیشگی باشم
اصلا نمیدانید که سایه ای درونم زندگی میکند که گاهی بیرون می آید و دوست دارد ساکت باشد
و مدام فکر میکنید لابد تقصیر ما است که اینجوری شده!!!
نه خانم جان!! نه آقا جان!!
به خاطر هیچ بنی بشری ناراحت و افسرده و دلگیر و غمگین نمیشوم!
نشده ام!!!
تمام شده ام!!!
آدم چهار سال قبل نیستم!!!
توضیحات؟
مگر توضیحی خواستم که میخواهید توضیح بدهید به من؟
چرا تا خبر خوشی از جانبتان به من میرسد،یواشکی میگویید "بعدش بیا من کارت دارم، یه چیزی رو میخوام توضیح بدم بهت"
آقا به من چه که چه غلطی میخواهی بکنی!!!
آدم باشید دیگر!!
هی میگویم نه من خوبم،نه هیچ مشکلی نیست
و ساکت بودن و گوشه گیر بودنم را تقصیر خودتان میدانید!!!
و ساکت بودن و گوشه گیر بودنم را تقصیر خودتان میدانید!!!
نه تنها شما ، که همه این 178 نفر همین را میگویند !!!
حال میپرسم...واقعا دوستم هستید؟
واقعا مرا میشناسید؟
ریخته ام بهم!!!!!!
۹۴/۰۴/۰۷